معصومه آباد نویسنده کتاب من زندهام در گفتوگو با همشهری میگوید: میخواستم با این کتاب یادآوری کنم که غفلت نکنیم، چون همیشه وقتی در دورههایی غفلت کردهایم، پاسخ غفلت ما را نسلهای بعد نخواهند داد. به گفته وی چندی قبل در شورای شهر از اسم و جلد کتاب رونمایی صورت گرفت. اما قرار است 26مردادماه همزمان با سالروز ورود آزادگان بهصورت رسمی از این کتاب رونمایی شود.
آباد درباره چگونگی تصمیم خود برای نگارش خاطراتش پس از گذشت چندین سال، اظهار داشت: تصمیم به مکتوب کردن خاطراتم را از مدتها قبل بهصورت یادداشتبرداری شروع کرده بودم، به همینخاطر همیشه مینوشتم. اما تصمیم نداشتم این یادداشتها را تا زمانی که در قید حیات هستم منتشر کنم. ولی بعدها به مرور زمان احساس کردم که گاه با بعضی از سؤالهای نسل جدید مواجه میشوم، که پاسخ آن سؤالها باید بهصورت مکتوب برای اطلاع نسلهای بعدی ثبت و ضبط شود.
وی تأکید کرد: کتاب خاطرات من به بسیاری از افرادی که یا نمیدانند و یا نمیخواهند بدانند و یا اساسا میخواهند این دوران را فراموش بکنند، شاید تلنگری باشد. آباد درباره اینکه چرا اسم کتاب را من زندهام، انتخاب کردید، توضیح داد: من زندهام یک من حقیقی نیست، یک من حقوقی به نمایندگی از یک نسلی است که در یک دورهای از تاریخ کشورمان در دفاع و مقاومت حضور داشتهاند و هنوز نفس میکشند و میخواهند پیام زنده بودنشان را نهتنها به مردم کشورشان، بلکه به تمام دنیا نیز این پیام را برسانند که آنها همچنان با همان آرمانها و همان فرهنگ دفاع ایستاده و مقاومت میکنند.
وی ادامه داد: این من به نمایندگی از یک نسل است و داستان حکایت یک دختری از نسل دهه 60 را روایت میکند که در دوران دفاعمقدس با تمام ظرفیت عاطفی و عقلی خود بهعنوان امدادگر هلالاحمر در جبهه حضور پیدا میکند، و در محاصره نیروهای عراقی قرار میگیرد و به اسارت در میآید و سالها با افتخار مقاومت میکند تا بتواند برگ زرینی از ایثارگری زنان کشور خودش را تقدیم جامعه کشورش بکند. به گفته آباد ما امروز موظف هستیم این دستاوردها که به قیمت خون شهیدان و عمر جوانانی است که در اردوگاههای رژیم بعث سپری شد قدر بدانیم و به دنیا بگوییم ما داشته هایمان را براساس این دستاوردها بنا میکنیم.
عضو شورای شهر تهران، درباره نحوه انتخاب تصویری که روی جلد کتاب است، نیز گفت: من در آمار جزو اسرای مفقودالاثر محسوب شده بودم و خانوادهام مراسم شهادتم را برگزار کرده بودند. تصویری که روی جلد کتاب است، یک سند تاریخی از عکسی است که توسط صلیب سرخ جهانی بعد از 19روز اعتصاب غذایی که کرده بودم در بیمارستان الرشید بغداد گرفته شده و به ایران ارسال میشود و خانوادهام تازه پس از این متوجه میشوند که من اسیر شدهام. لذا چون نخستین نامه من با این عنوان که من زندهام به همراه این عکس به ایران ارسال شده و بهعنوان 2 سند تاریخی از حماسه 8سال دوران دفاعمقدس است، این عنوان را برای کتاب انتخاب کردم.
آباد با بیان اینکه اکثر این خاطرات توسط خودم بهصورت یادداشتهای کوچک ثبت شده بود، افزود: یک بخش از خاطرات این کتاب بهصورت دستنوشتههای کوچک مکتوب پیش خودم بود، اما برای مستندسازی کامل بخش اعظم این کتاب درباره زمان دقیق و مکانها از آزادگان عزیزی که در آن مقطع در آنجا حضور داشتند استفاده کردم.
عضو شورای شهر تهران، درباره تأثیرگذاری خاطرات دوران دفاعمقدس برای نسل جدید نیز بیان کرد: من فکر میکنم آنچه از سر صدق و صفا بیان شده باشد قطعا دلنشین خواهد بود. به همین دلیل من با تمام احساسم و با تمام صدق و صفا خاطراتم را که سالها روی دوشم سنگینی میکرد به رشته تحریر درآوردهام. هرچند خیلی برایم سخت بود مرور و بازگو کردن این خاطرات، اما صادقانه میگویم که با تمام وجودم سعی کردم خاطراتم را به گونهای پیش ببرم که برای نسل جدید باورپذیر باشد. یعنی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم و عین آن حقیقتی را که میتوانستم بیان کنم بیان کردم و سعی کردم امانتی که بهعنوان زن مسلمان بردوش من گذاشته شده بود به نسل بعد و کسانی که در شبهه سیاستهای امروز هستند که چرا ما در دنیا اینگونه مسائل را اعمال میکنیم، بدانند ما نسلی هستیم که هنوز فراموش نکردهایم. من در این کتاب بارها گفتهام من زندهام.
مروری بر کتاب من زنده ام
کتاب من زندهام، سوم خرداد امسال توسط انتشارات عروج منتشر شده، که مشتمل بر 7 فصل با موضوعات خاطرهها، نکتههای مهم و عکسهای زمان جنگ است. در این کتاب به آزادگانی اشاره شده است که هنوز شبها با کابوس زندان الرشید و استخبارات، قتلگاههای عنبر، رمادیه، تکریت و موصل از خواب میپرند؛ بیآنکه سازمانهای مدافع حقوق بشر به آن همه جنایات پاسخی داده باشند.
فصل اول این کتاب از روزگار کودکی معصومه آباد که با نخستین حرکت قطار زندگیاش آغاز میشود، شروع شده که در هر پیچ، بار او بر دوشش سنگینتر میشود؛ باری که خاطره، لبخند، گریه، درد، شادی و عشق، در خانوادهای دینمدار را به تصویر میکشد.فصل دوم این کتاب، از روزگار نوجوانی معصومه آباد، دوران ورود به دبستان و زندگی در آبادان ادامه دارد. در فصل سوم مسائل و اتفاقات انقلاب و دفاعمقدس بهصورت مختصر بیان میشود. فصل چهارم این کتاب، اسیر شدن و اتفاقات مربوط به آن را عنوان میکند. فصل پنجم روزهای انتظار خانواده معصومه آباد بعد از مفقود شدن وی را یادآور میشود و فصل ششم نیز خلاصه اسارت معصومه آباد و انتقالش از بیمارستان الرشید بغداد به اردوگاه موصل و عنبر را بازگو میکند و آخرین فصل کتاب من زندهام نمونههایی از نامههای این بانوی آزاده در هنگام اسارت به خانوادهاش و گزیدهای از عکسهای روز آزادی وی در کنار خانواده را نشان میدهد.